خیلی باحاله


تصویر متحرک دزدی




[ بازدید : 2044 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ شنبه 20 دی 1393 ] [ 22:06 ] [ AYSAN ]
[ ]

قدیما چ پر توقع بودن ها


قدیم ندیما میگفتن

برای کسی بمیر که برات تب کنه

قدیما چه پر توقع بودن

من برات میمیرم

خدا نکنه تو تب کنی




[ بازدید : 1148 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ شنبه 20 دی 1393 ] [ 22:04 ] [ AYSAN ]
[ ]

براش دعا کنید فقط دعاااااااااا

پسرﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﻭﻍ ﻭ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﻭ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻣﯿﮑﺮﺩ

ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﭼﯿﻪ؟

ﮔﻔﺖ ﺩﻭﻍ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﺎﺭﻩ

ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﺨﻠﻮﻃﺶ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﻪ؟

ﻻﯾﮏ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻓﻘﻂ ﻭﺍﺳﺶ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ ... ﺩﻋﺎﺍااااا




[ بازدید : 1297 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ شنبه 20 دی 1393 ] [ 22:03 ] [ AYSAN ]
[ ]

دوست دارم دکتر زنان زایمان شم ..........


دوست دارم دکتر زنان زایمان شم

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

وقتی از اتاق عمل بیام بیرون سرم رو بندازم

پایین بگم متاسفم بچه ناقص به دنیا اومده!...{-60-}

بعد در حالی که همه از ترس خشکشون زده

پدر بچه از من بپرسه:

بچه چه مشکلی داره؟؟{-31-}

منم بگم:پسره!!!{-33-}

دخترا یکی پرچمو بگیره من فرار کنم{-33-}



برچسب ها: دکتر "زنان"زایمان ,
[ بازدید : 1377 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ شنبه 20 دی 1393 ] [ 22:01 ] [ AYSAN ]
[ ]

دخترا نبودن چی میشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


1-دیگه کی بودکه مربا بده بابا ؟

2-دیگه کی بود که پسرها را خمار کنه؟
3-دیگه کی بود که پسر ها سرکار بذاره؟
4_دیگه کی بود که حال پسر ها را بگیره؟
5-دیگه کی بود که عین فرشته مهربون که سر راه پینوکیو سبز شد اونو از دروغ گویی باز داره؟
۷. دیگه کی بود که تو رو تحمل کنه؟
۸. دیگه کی بود که قشنگ باشه عزیز باشه؟
۹. دیگه کی بود که همیشه بوی خوب بده وبا پول تو جیبیهاشو عطر بخره؟
۱۰.دیگه کی بود که روز ولنتاین همه ی سرمایتو بری واسش خرج کنی؟
۱۱. دیگه کی لیلی میشد؟
۱۲. دیگه کی پسرا رو تیغ میزد؟(از خودتون یاد گرفتیم)
۱۳. دیگه کی چادر میپوشید عروس میشد؟
۱۴. دیگه کی عید نوروز پسته و فندقای سربسته رو میریخت تو ظرفت؟
۱۵.دیگه کی بود که پسرا دقه به دقه مزاحم و آویزونش باشن؟

وازهمه مهمتر:
۱۶.اگه دخترا نبودن دیگه کی بود که جنس تو رو به دنیا بیاره؟




[ بازدید : 3177 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ سه شنبه 16 دی 1393 ] [ 12:36 ] [ AYSAN ]
[ ]

حتما ب اشتراک بگذارید




[ بازدید : 1436 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ سه شنبه 16 دی 1393 ] [ 12:33 ] [ AYSAN ]
[ ]

پسری ک



پسری که از این سرِ شهر میکوبه میاد دنبال تو,....

پسری که بدون ترس و محکم,.....

همه جا دستاشو دورت حلقه میکنه که کسی بهت چپ نگا نکنه.....

پسری که اس ام اساش کوتاه هست اما پر احساسه,.....

پسری که دستات رو تو چراغ قرمزِ خیابونا محکمتر میگیره,.....

پسری که وقتی داری حرف میزنی تو صورتت لبخند میزنه,.....

پسری که موهاتو از جلوی چشمات میزنه کنار,که حتی سرسوزن

خارتو چشات نره.....

پسری که وقتی تو خودتی دلت گرفته,قلقلکت میده؛......

اصلا وجود نداره




[ بازدید : 2100 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ سه شنبه 16 دی 1393 ] [ 12:22 ] [ AYSAN ]
[ ]

یه بار اومدم

ﯾﻪ ﺑـﺎﺭﻡ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻣﺜﻞ ﺑــــــــﻬﺮﻭﺯ ﻭﺛــــــــﻮﻕ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮ ﺻـــﺪﺍ ﮐﻨﻢ
ﮔـﻔﺘﻢ : ﻧــﻨﻪ؟
ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑــﺎﻭﺭﯼ ﮔﻔﺖ ﺭﻭ ﺳﺮﺕ ﻋــﻨﻪ
ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏـــﻮﻥ ﺷﺪﻣــﺎ ﯾﻪ ﻭﻋﻀﯽ :|




[ بازدید : 1985 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 8 دی 1393 ] [ 12:30 ] [ AYSAN ]
[ ]

عشق دلیل نمیخواد


یك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید

چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"*دوست دارم

تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟

چطور میتونی بگی عاشقمی؟


من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم



ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی



باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،



صدات گرم و خواستنیه،




همیشه بهم اهمیت میدی،



دوست داشتنی هستی،



با ملاحظه هستی،



بخاطر لبخندت،



دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد



متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به


حالت كما رفت پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون



عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه


نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟



نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم



گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم


اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم


دوست داشته باشم


گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم


اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم


عاشقت باشم



اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان،


پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره



عشق دلیل میخواد؟

نه!معلومه كه نه!!


پس من هنوز هم عاشقتم




[ بازدید : 1879 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 8 دی 1393 ] [ 12:29 ] [ AYSAN ]
[ ]

میدونی عشق چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


**میدونی عشق چیه؟**


تا حالا عاشق شدین؟؟؟


میدونین عشق چه رنگیه؟؟؟

میدونین عشق چه مزه ای داره؟؟؟

میدونین عشق چه بویی داره؟؟؟

میدونین عاشق چه شکلیه؟؟؟

میدونین معشوق چه کار میکنه با قلب عاشق؟؟؟

مدونین قلب عاشق برای چی میزنه؟؟؟

میدونین قلب عاشق برای کی میزنه؟؟؟

میدونین ...؟؟؟

اگه جواب این همه سئوال رو میخواین! مطلب زیر رو بخونین...

خیلی جالب و آموزندس...

بقیه اش رو تو ادامه مطلب بخونید

نظر ندین چشماتونو در میارم



برچسب ها: عشق"چیست؟ ,
[ بازدید : 1811 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
ادامه مطلب
[ دوشنبه 8 دی 1393 ] [ 12:24 ] [ AYSAN ]
[ ]

یه داستان عاشقانه فوق العاده قشنگ


شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس


رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را


هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی


دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ،


در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر


مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک


زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی


رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند.


کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای


مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان


کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :

سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه


اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه


نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که


بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم.

دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو


را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم


یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس


عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش


بودی می دیدی مریمت چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش


رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت تا آخرش رو حرفاش موند.

علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که


چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ،


همه زندگیم مثل یه سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم


تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب


عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون، یادته؟! علی من یادمه،


یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی


قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرون


که اگه دوستش داری تنها برو سراغش.

یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسمشو بیاری.


یادته اون روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی


چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا


ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه


روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات تو چشمای من نیافته


ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزی که بابام


ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش


خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من


تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم


هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه


تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو ، دستای یخ زده ی


غریبه ایی تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن


دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ


قرمز خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه


نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت.


دستم می لرزه. طرح چشمات پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام ….

پدر مریم نامه تو دستشه ، کمرش شکست ، بالای سر جنازه ی


دختر قشنگش ایستاده و گریه می کنه. سرشو بر گردوند که به


جمعیت بهت زده و داغدار پشت سرش بگه چه خاکی تو سرش شده


که توی چهار چوب در یه قامت آشنا می بینه. آره پدر علی بود، اونم


یه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه، صورتش با اشک یکی شده بود.


نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهی که خیلی حرفها توش بود. هر دو


سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتی که فریاد دردهاشون بود. پدر


علی هم اومده بود نامه ی پسرشو برسونه بدست مریم اومده بود که


بگه پسرش به قولش عمل کرده ولی دیر رسیده بود. حالا همه چیز


تمام شده بود و کتاب عشق علی و مریم بسته شده. حالا دیگه دو تا قلب


نادم و پشیمون دو پدر مونده و اشکای سرد دو مادر و یه دل داغ دیده




[ بازدید : 2026 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 8 دی 1393 ] [ 12:18 ] [ AYSAN ]
[ ]

هر کی مبخواد علت نبودنمو بدونه بخونه ولی اگر همه بخوننش بهتره فداتون یا علی



سلام خدمت همه ی دوستای گلم

عرضم ب حضورتون ک من از فردا تا یه ماه یا شاید نیام یا خیلی دیر به دیر بیام بروز کنم

آخه امتحانات شروع شده برام دعا کنید ک موفق باشم منم برای شما دعا میکنم

از دوستانی ک تا الان همراه من بودن و با نظراشون منو خوشحال کردن ممنونم

امیدوارم از وبم راضی باشید و بازم بهم سر بزنید و نظر بدید

امروز ی چند تایی مطلب جدید گزاشتم تا شما دوستان ببینید

امیدوارم خوشتون بیاد و مورد پسند باشه

خب دیگه سرتونو درد نمیارم

من خودم نیستم ولی وبم هست حتما بایید و نظر بزارین تا بعد از یه ماه از خوشحالی یهویی غش کنم

ههههههههههههههههههه

البته دور از جونم

دوستای مجازی گلم دوستون دارم ی عالمه هر چی بگم بازم کمه

لوسم خودتونید خخخخخخخخخخ

من اینم دیگه

خو دیگه ما رفتیم

بازم میگم حتما بیایید و نظرم بدید

واسم دعا کنید تو امتحانات موفق باشم

علی یارتون

خدافظ



برچسب ها: نظر "یادتون "نره "هاااااااااااااااا ,
[ بازدید : 1373 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:29 ] [ AYSAN ]
[ ]

عکس نوشته های عاشقانه






بقیه در ادامه مطلب




[ بازدید : 2437 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:12 ] [ AYSAN ]
[ ]

عکس های عاشقانه







بقیه رو تو ادامه مطلب ببینید




[ بازدید : 2250 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 23:06 ] [ AYSAN ]
[ ]

ب افتخار دهه هفتادیا


اعصاب:نבاریҐ

لجباز:بلـہ هستیҐ

غرور:בاریҐ تاבلت بخواב

روراست:בرست مثل یـہ اتوباלּ تو בل ڪویر

اعتماבبـہ نفس:زیـــــاב

ωـرسخت:وحشتنـــــاڪ

פֿـونگرم:شבیבا

مهربون:بسیـــار

زیبا:اووووووووووووووف

بـہ 70בے بوבنموלּ افتخارمیڪنیم...بعــــــلـہ

ڪپے واسـہ בهه70בیااجباریـہ




[ بازدید : 2293 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 3 دی 1393 ] [ 22:16 ] [ AYSAN ]
[ ]

خانومم حضرت معصومه (س) تسلیت میگم .........

با نام رضا (ع) به سینه ها گل بزنید

با اشک به بارگاه او پل بزنید

فرمود ک هر زمان گرفتار شدید

بر دامان ما دست توسل بزنید

سلام آقاجونم بازم نخواستی بیام دیدنت درست عین تولدت

آقا جون خیلی دلم گرفته بدجور هواتو کردم آقا بخواه ،قسمتم کن تابستون بتونم بیام

دیدنت .آقا هم من هم همه ی دانش آموزارو تو امتحانات موفق کن . پیش خدا شفاعت

همه مونو کن.خدایا ب حرمت همه ی ائمه اللخصوص ضامنه آهوت همه ی بنده هاتو

کمک کن و هیچ

کسو نه تو این دنیا نه تو اون دنیا رسوا و بی آبرو نکن .

آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین




[ بازدید : 1028 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 1 دی 1393 ] [ 21:29 ] [ AYSAN ]
[ ]

درد یعنی




درد یعنی . . .

درد یعنی من . . .

درد یعنی من بی تو . . .

درد یعنی بغضای خفه شده
....
درد یعنی خاطرات شیرین . . .

درد یعنی هضم نکردن حرفای روز جدایی . . .

درد یعنی وفاداری من . . .

درد یعنی هرزگی تو. . .

درد یعنی سیگار روشن پوک نزده . . .

درد یعنی قفل روی یه آهنگ. . .

کمر درد ، بی عصابی وبدعنقی که درد نیست

درد یعنی تنهایی . . .



برچسب ها: درد "یعنی ,
[ بازدید : 1775 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 1 دی 1393 ] [ 19:06 ] [ AYSAN ]
[ ]

زیر ابرو برداشتن

دختره استاتوس گذاشته :” درد زایمان خیلی زیاده ”!

پسره کامنت گذاشته “دَرکت میکنم ”...
پیشرفت قابل توجهی داشتن پسرا،
دیگه کار از زیر ابرو برداشتن گذشته!




[ بازدید : 3136 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 1 دی 1393 ] [ 16:37 ] [ AYSAN ]
[ ]

بعضی از پسرا رو نمیتونم ب چشم برادری ببینم


اس ام اس

نه اینکه نخواما !

.

.

.

.

.

ولی واقعا در توانم نیست بعضیارو به چشم برادری نگاه کنم…!

.

.

.

.

.

.

البته فکر بد بد نکنید!

اون دسته پسرا رو به چشم خواهری می‌بینم!



برچسب ها: اس "ام "اس "ضد "پسر ,
[ بازدید : 3064 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 1 دی 1393 ] [ 16:36 ] [ AYSAN ]
[ ]

رحلت امام مجتبی و رضا (ع) و رسول گرامی اسلام بر تمامی شیعیان تسلیت باد









چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است تمام آسمان و زمین بی قرار و غمگین است بزرگ تر ز غم مجتبی (ع ) و داغ رضا (ع) فراق فاطمه (س) با خاتم النبیین است .



برچسب ها: مطلب "برای "تسلیت "ها ,
[ بازدید : 2304 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ شنبه 29 آذر 1393 ] [ 20:59 ] [ AYSAN ]
[ ]

منتظر لحظه ای هستم ک


منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم منتظر لحظه ای هستم که در کنارت

بنشینم سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..از داشتن

تو…اشک شوق ریزم منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش

بگیرم بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم وبا تمام

وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه کنم اری من تورا دوست دارم وعاشقانه تو را می ستایم..




[ بازدید : 1772 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ جمعه 28 آذر 1393 ] [ 22:50 ] [ AYSAN ]
[ ]

آهای سـ ـ ـ ـ ـ یگاری



آهــــــ ــــای ســـ ـــیـــ ـــگــــ ـــاری..
من تو را میفهمم...
من کبودیِ چوب رفاقت را بر تن احساست می بینم..
من هم عمق زخم خنجر نارفیق را بر پشتت دیدم،چنان کاری بود که عفونت آن زخم، به قلبت زد..
من بغض گرفته در گلویت را که با سکوتی به بلندیِ یک فریاد قورت دادی شنیدم..
من تنهاییَت را میفهمم،از فریب و خیانت رابطه ها بُریدی و همنشینی با زیرسیگاریت را به آدمکهای نقابدار ترجیح میدهی..
آهــــــ ــــای ســـ ـــیـــ ـــگــــ ـــاری..
من آن رفیق بامرامت نیستم که بگویم: نکش،میمیری..
اگر به اندازۀ چند پُک میتوانی آرامش را حس کنی،بکش..
آهــــــ ــــای ســـ ـــیـــ ـــگــــ ـــاری..ســـ ـــیــــ ـــگـــ ـــارت را بکش!



برچسب ها: مطلب "درباره "سیگار "و اعتیاد ,
[ بازدید : 3271 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ جمعه 28 آذر 1393 ] [ 0:36 ] [ AYSAN ]
[ ]

به بعضیام باس گفت

به بعضیام باس گفت:

اولین حســـــــــــ که مادرتــــــــــ بتــــــ داشت تهـــــــــوع√√بود...!!

دیگــــه از ما چــــِه انتظاری داری....؟؟

1413503680602663_jpg.jpg






بقیه ادامه مطلب



برچسب ها: به "بعضیام "باس"گفت ,
[ بازدید : 7453 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:40 ] [ AYSAN ]
[ ]

وقتی رفتی

وقتـــــی رفتـی حتــــی فکـــر برگشـــــت هـــم نکــــــن...

تــــودنیـــــای مــــن هیـچ آشغـــالی بــازیــافـــــت نمیــــشه...×►√√

ckm5g0b4jwa2dhc4l2yh.jpg




[ بازدید : 2948 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:18 ] [ AYSAN ]
[ ]

دختره و پسر

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻭ ﭘﺴﺮﻩ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ...
ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ !
ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻟﺒﺎﺳﺎﺷﻮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﭼﯽ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻦ ....
ﭘﺴﺮﻩ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﺗﻨﺶ ....
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺖ ........
.
.
.
ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏِ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼِ گاوها پرواز میکنند الاغ ها باور میکنند..




[ بازدید : 2269 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:17 ] [ AYSAN ]
[ ]

افتخار من

⇜ ⇜اگه افتــخارت دوست شدن با
←دخـــترای دافه →
✔ افتخار من "نـــه" گفتـــن به
← پســـرای شاخـــه ♚ ..




[ بازدید : 1535 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:16 ] [ AYSAN ]
[ ]

چگونه ...............


چگونه مثل من بشید؟!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.با چ اعتماد ب نفسی هم اومد پایین!


بدو،بدو بالا تا کسی ندیدتت


فک کردی الکیه مث من شدن


من یدونم واسه نمونم{-112-}{-137-}{-137-}{-125-}




[ بازدید : 1618 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:14 ] [ AYSAN ]
[ ]

ی دوس پسرم نداریم


یه دوست پسرمهربون هم نداریم وقتی که اعصابمون خورده..درکمون کنه..

کنارمون باشه..و خودشو جوجو کنه که ما بخندیم آروم بشیم..
/
/
/
/
ما هم یکی محکم بخوابونیم زیر گوشش که دیگه از این
/
/
لوس بازیا در نیاره وقتی آدم اعصابش خورده والا این مسخره بازیا چیه!!




[ بازدید : 911 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:13 ] [ AYSAN ]
[ ]

راضیم از خودم


راضیم از خودم،یاغی نیستم.
لاتم ولی نالوتی نیستم.
بدم، لاشی نیستم!
شاید بد دهن باشم، بی ادب نیستم.
شرم، بی رحم نیستم.
تک پرم، مغرور نیستم !
زود رنجم،خودخواهم نیستم.
رکم، دروغگو نیستم.
ساکتم، لال نیستم.
کله خرم، بیشعور نیستم.خلاصه زمین خورده ی همه "مشتیایی مثل شما أم" ولی ضعیف نیستم




[ بازدید : 2323 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 22:12 ] [ AYSAN ]
[ ]

خلاقیتو حال کن





[ بازدید : 1618 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 26 آذر 1393 ] [ 21:48 ] [ AYSAN ]
[ ]