برچسب ها: عکس و 'مطالب'عاشقانه ,
[ بازدید : 1692 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
ب تاوان قلب شکسته ام هزاران قلب را خواهم شکست . گناهش ب پای کسی ک قلبم را شکست
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر
غــــم . . . ؟ حــاضــر
درد . . . ؟ حــاضــر
دوری . . . ؟ حــاضــر
عــشــق . . . ؟
بلنـــــــــدتر میخوانـــــــــم ، عشــــــــــق . . . ؟
باز هـــــــم نیامــــــــده ؟ ؟ ؟ . . .
غیبـــــــــت هایــــــش از حـــــــــد مجاز چنـــــــــدیست کــه گذشتـــــــــه
اخــــــــــراجش میــــــــــــــکنم !
خیالت را به آغوش میکشم
موهایت را میبویم؛
نوازش صورتت را
با گونه هایم
به هیچ نمیدهم.
امشب اینگونه است!
فردا شب و شبهای دگر را چه کنم !!!؟
بد ترین قســمت زندگی اون قسمتی هست
اگه به یــــــه نفر قول دادے باهــــــاش بمونے ...
دیگه حق ندارے چراغ امیــــــد دلشو خــــــاموش کنے ...
رو حرفــــــت باش و عاشقش بــــــاش...
مطمــــــئن باش دنیــــــاشو به پات میــــــریزه...
حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…
دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…
حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…
زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…
گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…
حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…
پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…
فروردین
- خانم ساعت چنده؟
- حدود نه
- من میرسونمتون
اردیبهشت
- یه حس جدید دارم
- چی؟
- نمیدونم
خرداد
- عزیزم دوست دارم
- قسم بخور
تیر
- همیشه کنارتم
- قول میدی؟
- ...
مرداد
- بگو
- بله !
شهریور
- ساعت چنده؟
- حدود نه
- خودت برو
مهر
- یه حس جدید دارم
- چی؟
- ...
آبان
- میشه ساکت بشی؟
- ...
آذر
- بگو
- هیچی ...
دی
- ...
- با توام !
بهمن
- راحتم بزار
- ...
اسفند
- خداحافظ
- به درک ...
فـــــاسد بـــودن فقط به تـــــن فـــــروشی نیست
گاهی وقت ها به فـــــروختن خـــــاطرات قدیمی به بهـــــای ورود یکــ تــــازه وارد است
من ک اینجوری بودم شما رو نمیدونم
من پـا نمیدم ...!
وا نمیدم ...!
مثه تو به گا نمیرم...!
تا وقتی خدا پشتمه ...!
با هر سگی راه نمیرم!
ولییییی.......
شـَــک نکن عَزیزَمْ ... وَقتے خودَت کـَـمرَنگ میشَی از زندگیم
یه نفـَرِدیگه خودَشو توزندگیـــَم پـُررَنگ مےکُنــَـه
پـــَــس یآدَت بآشه
اگَر دور شَی ازم، عآشِقَــتَم کہ بآشـــَـم ،،،
بہ تـمآااامِ عآشقآنہ هآمونْ ، پُشت میکنم ؛
وفـــــَـرآموشَت مےکنَم ...
چون بیـزآاااارَم اَز بودَن هآیے کہ بآنــَبودن ، فَرقے نَدآرَن ...~
بہ هـَـمین سآدِگــــے !!!
نـَفـَـــــــسَم کِہ بآشے ، دیر بیآااایے ، مـَــن رفته اَم ..
این قآنونِ زندگےِ مــَــنه
بـودے ، نــْــْـــْــْــوش
نـَبودے ، فــَــرآموش ..
بیخُــود ھَم مُنتَظِــــــر نَبــآش .. تـو خــــودَت رَفتــــی ..
روزی ۱۰۰بارم بِمیــرَم اَز دِلتَنگـیت
سلامتی چشام که نامردی دید ولی پلک نزد،
به سلامتی لبام که از بغض تکان خورد ولی دم نزد،
سلامتیابروهام که کوه غم چشاموبه دوش کشید ولی اخم نکرد؛
سلامتی قلبم که شکست ولی هنوز به عشق عشقم کارمیکنه.
پیک آخرو به سلامتی اون بیمعرفتی میخورم
که دونست خدامه ولی رفت و بندشو تنها گذاشت
√√سلامتـــی همــه اونــایــی کــه...√√
√√ بـاهـاشـون مثــل کـَـف دسـت بــودیـــــم√√
√√امــــا اونــــا بــاهــامــون مثــــل {انـــگشـت شَـسـت} بــودنــد√√
سلام من سینا هستم یه پسر جنوبی دوست ندارم هویتم مجهول بمونه
من یه پسر تقریبا پولدار جنوبی هستم حالا میخوام داستان زندگیمو براتون
بگم من پسری بودم فوق العاده مغرور چون بخاطر وضعیت اقتصادی که
داشتیم باعث شده بود بیش از حد مغرور بشم و از بچگی همینطور بار
اومده بودم مغرور و لجباز هیچوقت تو زندگیم فک نمی کردم عاشق بشم
چون اصلا به این چیزا اعتقاد نداشتم و اینا رو یه مشت خرافات میدونستم
فک میکردم اصلا عشق واقعی وجود نداره یه روز صبح زود از خواب پا شدم
و داشتم خودمو آماده میکردم برم دانشگاه که خواهرم گفت منو
باز هم که رفتی و تنهایی من سر به فلک کشیده است
باز هم که نیستی و اشکهایم سیل مانند مرا به زیر کشیده است
باز هم که سوختی و باز برای شمع شدن پشیمان شده ام
باز هم که یادت امانم را بریده است
باز هم که غصه دارم در قلب تاریکم از نبود تو
باز هم که نمیشنوم صدای دلنشینت را در خانه سوت و کورم
باز هم که گم شدی در خاطره ها وچشمم از دیدن عکس تو سیر نمیشود
سالهاست که رفتی ولی هر روز اینها را تکرار میکنم
شاید بشنوی ،بفهمی،احساس کنی
در واقعیت نه ولی انتظار امدنت در خوابم را که میتوانم داشته باشم
باز هم که بغض و بعد ..............مثل همیشه
عاشق زمستان و برفم ، او را نمی دانم ...
من و زمستان ، هیچوقت او را نفهمیدیم.
همه چی از چت شروع شد … از اینترنت … کاش هیچ وقت اونجا نمیرفتم و عاشق نمیشدم . اینکه چه جوری آشنا شدیم و چه کارا کردیم مهم نیست … مهم الانه که دارم از دستش میدم . بچه مدرسه ای بودم هنرستانی روزی نبود که پسرای خوش تیپ با ماشینای آن چنانی جلوی در منتظرم نباشن. به هیشکی محل نمیدادم اصلا برام مهم نبود توی یه دنیای دیگه بودم . خیلی از دوستام آرزو داشتن که اون پسرا جای من سمت اونا میرفتن بهم میگفتن خاک تو سرت، دیگه چی میخوای از این بهتر؟ ولی من جوابم نه بود و نه… عشق چت داشتم … اون قدر تو چت مسخره بازی درمی آوردم که تک تک پسرا میومدن و بهم پیغام خصوصی میدادن و شماره و …